نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 1088 )
ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء شا نزدهم ـ صفحه 312 )
( قسمــت بیست و هشتم )
پایـه تـرازوی عمـل
( جزء شانزد هــم صفحــه 321 آیه 129 )
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى
ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :
و اگر سخنى از پروردگارت پیشى نگرفته
و موعدى معین مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مى آمد
نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :
خداوند هرکه را نواخت ؛
در ازل به فضل خود نواخت ، نه به طاعت او !
و هرکه را انداخت ؛
در ازل به عدل خود انداخت ؛ نه به معصیت او !
هرکه را بپذیرد ، از وی هیچ سرمایه نخواهد ؛
و هرکه را ردّ کند ؛ از وی هیچ سرمایه نپذیرد !
باشد تا فردا ؛ که فرشتگان ،
سرمایه ی خود را به بــــــاد بر دهند ؛
که ؛ ما حقّ پرستش تو را بجای نیاوردیم !
و آدمیان ؛ خرمن های طاعت خویش را به آتش در زنند که ؛
ما شناسائی تو را به حقّ و حقیقت نشناختیم !
و پیمبـــــران و دانشمندان ؛
از علم و معرفت خویش ، پـــــــاک بیرون آیند که ؛
ما را دانشی جز آن چه تو آموختی نیست !
[سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا ... ]
تا بدانید که خداوند هرچه کند به اراده ی خود و مشیّت خود کند ؛
و کردار بنـــــدگان پیوند کــــــــردار او نشاید ،
چه ؛ اگر روا بودی که طاعت ، پیوند رحمت وی باشد ؛
امّــــــا در خدائی درست نباشد ،
و اگر روا بودی ، معصیت ، پیوندِ عقوبت خدا آمدی ؛
در این صورت ؛ فضل و عدل او کجا می رود ؟
بنابراین ؛ اگر رحمت کند ؛ به فضل خود کند ، نه به طاعت ما ،
و اگر کیفر دهد ؛ به عدل خود دهد ؛ نه به گناه ما !
و اگر جز این باشد ؛ در مشیّت خدائی او نباشد !
[ دانشمندان و پژوهشگران بر این باورند که ؛ منظور و مفهوم کلام این که : فضل الهی و عدل خدائی ، پایه و اساس آفرینش و گردش و سیر به سوی کمال برای همه ی موجودات است ، و عبادت و معصیت در جای خود رحمت و عقوبت در پی دارد ، ولی ترازوی عمل ، تنها روی اعمال بندگان نیست ، بلکه پایه ی آن روی فضل و عدل خداونداستوار است . ]
موضوع :